مدت زمان تخمینی مطالعه: ۹ دقیقه
فهرست موضوعات ( برای مطالعه هر عنوان روی آن کلیک کنید)
قرارداد چیست و انواع آن
انواع قراردادها: آشنایی داشتن با عقود و قراردادهای معین این امکان را به اشخاص خواهد داد که با تشخیص الزام و با انتخاب عقد مناسب روابط قراردادی خود را تعریف و انتخاب کنند. نخستین و اصلیترین بخش ایجاد یک رابطه حقوقی مذاکرات اولیه بوده که بعد از آن اشخاص قاعدتا نسبت به انتخاب و تنظیم قرارداد مناسب اقدام میکنند.
در این رابطه پیشنهاد میشود پیش از هرگونه اقدامی به منظور ایجاد یک رابطه سالم و بیدردسر و پیشگیری از سوءاستفاده احتمالی دو طرف و همچنین پیشگیری از ایجاد اختلاف و به منظور رفع ابهام در رابطه فیمابین با یک وکیل متخصص و آگاه و مجرب در خصوص قرردادها و عقود مشورت کنید و به وی تنظیم قرارداد و انتخاب نوع عقد را واگذار کنید.
وکیل خوب حقوقی در اصفهان تصمیم دارد در ادامه این مطلب به بررسی بیشتر انواع قراردها در قانون مدنی بپردازد. با ما همراه باشید.
انواع قراردادها در قانون مدنی
عقد و قراداد به اعتبار وجود یا عدم وجود عوض به عقود معوض و غیر معوض (عقود مجانی) تقسیمبندی میگردد. عقود معوض همچون بیع، اجاره، معاوضه و عقود غیر معوض، مانند صلح، هبه ، ودیعه، عاریه، وکالت که می توان در عقود مجانی نیز شرط پرداخت عوض را هم قید نمود. اما الزامی نیست که عوض نسبتی با معوض داشته باشد و اصطلاحا قابلیت عوض از شروط صحت یا اقتضاء ذات این معاملات نمیباشد. در عقود معوض نسبت میان عوضین و الزام وجود آن ضروری است.
عقد معوض
به عقدی گفته میشود که به موجب ماهیت خود، از دو مورد (موضوع) برخوردار است. هر کدام از طرفین در مقابل مالی که پرداخت میکند و یا تعهدی که عهدهدار میشود، مال یا تعهد دیگری را برای خود تحصیل مینماید.
عقد (غیر معوض) مجانی
به عقدی میگویند که یک یا چند نفر در برابر یک یا چند نفر دیگر به کاری متعهد میگردند و یا مالی را رایگان به غیر تملیک میکنند، بدون آنکه برای فرد یا افراد اخیر التزامی به وجود آورد.
تفاوتهای عقد معوض و مجانی
به جهت واضحتر شدن دو عبارت عقد معوض و مجانی میبایست به تفاوتهای آنها اشاره داشت:
قابلیت قراردادها تجاری عقود معوض
انواع قراردادها: به معنی آن است که در عقود معوض هر کدام از طرفین عقد به دنبال کسب نفع بیشتر میباشد. اثرگذاری اشتباه در شخصیت طرف معامله در صحت و درستی عقد مجانی:
اشتباه در فرد طرف معامله خللی در درستی معامله وارد نمیکند جز در مواردی که شخصیت طرف دلیل اصلی عقد باشد. در عقود مجانی اشتباه در طرف عقد خلل در درستی عقد وارد کرده و باعث بطلان آن میگردد. اعمال یک سری محدودیتها از طرف قانونگذار نسبت به مصالح و منافع خانواده در عقود مجانی همچون عدم نفوذ وصیت تملیکی زاید بر ثلث. بر همین اساس وصیت به زیاده بر ثلث ترکه نافذ نبوده جز آنکه به اجازه وراث و در صورتی که برخی از وراث اجازه دهند، تنها نسبت به سهم وی نافذ میباشد.
وجود حق حبس در عقود معوض
به طور مثال در عقد بیع هر کدام از بایع و مشتری میتوانند از تقدیم مبیع یا ثمن اجتناب کرده تا شخص دیگر حاضر به تسلیم گردد جز اینکه مبیع یا ثمن موجل باشد. در این شرایط هر کدام از مبیع یا ثمن که حال باشد میبایست تسلیم گردد.
وجود خیار غبن در عقود معوض
غبن به این معنی است که تعادل ارزش عوضین به شکل فاحش برهم بخورد. این بر هم خوردن تعادل ارزش عوضین که سبب میگردد مغبون به فسخ معامله اقدام نماید، صرفا در عقود معوض مصداق پیدا میکند. شایان ذکر است که تفاوت ارزش دو عوض در عقود معوض، از معوض شناختن عقد جلوگیری نمیکند، جز آنکه عوض به قدری اندک و کم بها باشد که عرف آن را نادیده بگیرد و احتمالا صوری بودن عقد معوض به وجود آید. مثل فروش یک ملک به یک شاخه نبات.
مهم ترین عقود معین
بیع (خرید و فروش)
انواع قراردادها: «بیع به معنای تملیک عین به عوض مشخص میباشد.» در عقد بیع مبیع یک عین بوده که نه منفعت یک مال است و نه یک حق. در بیع عوض مشخص شده الزامی نیست که پول باشد، امکان دارد این عوض کالا یا خدمات نیز باشد. بنابراین همانطور که در تعریف عقود معوض بیان شد، در عقد بیع نیز همچون دیگر عقود معوض، دارای دو عوض است و هر کدام از فروشنده و خریدار، مالی به همدیگر تملیک مینمایند.
اجاره (تملیک منافع)
«اجاره به عقدی میگویند که بر اساس آن مستاجر مالک منافع عین مستاجره میگردد و در مقابل موجر متعهد میباشد که مال الاجاره پرداخت کند.» در عقد اجاره هم به مانند دیگر عقود معوض دارای دو عوض بوده که یکی منافع عین مستاجره و دیگری مال مورد اجاره و چنین نیست که موجر به طور رایگان منافع عین مستاجره را در اختیار موجر بگذارد، بلکه این منافع در ازای مال مورد اجاره که از جانب مستاجر پرداخت میگردد، به وی سپرده میشود.
مضاربه
«مضاربه به عقدی میگویند که بر اساس آن مالک سرمایه میدهد مشروط بر اینکه طرف مقابل با آن به تجارت بپردازد و در منفعت آن شریک باشند.» در عقد مضاربه هم تحت عنوان یک عقد معوض سرمایه مالک در ازای کار مضارب واقع میگردد.
جعاله
جعاله دارای دو نوع میباشد:
۱٫ جعاله خاص: در این قسم جعاله فرد (جاعل) متعهد میگردد چنانچه فردی مشخص کاری را که وی خواسته است انجام دهد، اجرتی معین به عامل بپردازد.
۲٫ جعاله عام: در این قسم جعاله فرد متعهد میگردد در شرایطی که هر فردی کاری را که وی خواسته است انجام دهد، اجرتی مشخص به اولین شخصی که این کار را انجام دهد و نتیجه را تقدیم کند، پرداخت نماید. جعاله هن عقدی معوض میباشد چرا که عامل زمانی که مستحق جعل (اجرت عمل) میشود که متعلق جعاله را تقدیم نموده یا انجام داده باشد. به طور مثال چنانچه اجرت جهت تسلیم مال مفقود گردیده باشد، با ارائه کالا جاعل متعهد میشود. ولی چنانچه نتیجه مورد نظر انجام عملی باشد، اتمام کار زمان استحقاق خواهد بود.
قرض
انواع قراردادها: «قرض به عقدی گویند که بر اساس آن احد طرفین مقدار مشخصی از مال خویش را به شخص دیگر تملیک مینماید که شخص مزبور عین آن را به جهت میزان و جنس و وصف رد کنو و در صورت عذر رد مثل، قیمت یوم الرد را بپردازد» لذا قرض عقدی معوض بوده که به موجب آن قرض گیرنده در ازای مالکیتی که کسب نموده است، متعهد میشود عین و بدل آنچه را که دریافت کرده است، بازگرداند.
وکالت
«عقدی میگویند که بر اساس آن یکی از دو طرف، طرف دیگر را به جهت انجام عملی نماینده خود قرار میدهد.» وکالت میتواند رایگان (غیر معوض) باشد و یا همراه با اجرت (معوض) باشد.
ضمانت
انواع قراردادها: «ضمان به عقدی گویند که بر اساس آن فردی، در مقابل طلبکار و با رضایت وی بدهی شخص دیگر را بر عهده میگیرد و انتقال آن را بر عهده خود می پذیرد.» از آن حیث که در عقد ضمان، طلبکار در مقابل ضامن تعهد به کاری نمیکند، نبایستی چنین نتیجه گرفت که ضمان عقدی رایگان میباشد. در عقد ضمان، ضامن به رایگان در مقابل طلبکار تعهد به پرداخت دین میکند و در عوض آن چیزی دریافت نمیکند. چیزی که در این عقد برابر تعهد ضامن واقع میشود و موجب معوض شدن این عقد میگردد، به نفع مدیون اصلی بوده که برائت مییابد.
حواله
«به عقدی میگویند که بر اساس آن طلب فردی از عهده مدیون به عهده فرد ثالثی منتقل میشود.» حواله هم جزو عقود معوض میباشد.
صلح
الف) صلح بر دعوی: صلح بعضا به منظور رفع اختلافات موجود یا به منظور ممانعت از تنازع احتمالی در آینده انجام میپذیرد. مثل آنکه فردی ملکی را از دیگری خریداری کرده و تمامی حقوق فرضی و احتمالی خویش را از هر حیث در برابر مورد معامله به یک سیر نبات صلح مینماید.
ب) صلح بدوی ابتدایی: صلح بعضا به جای یکی از عقود معاملاتی مورد استفاده قرار میگیرد. صلح در جایگاه معاملات با اینکه نتیجه معاملهای را که در عوض آن واقع گردیده است میدهد، اما دارای شرایط و احکام خاصه آن معامله نمیباشد. لذا به طور مثال چنانچه صلح عین باشد در برابر عوض، نتیجه آن همان نتیجه بیع است، بدون اینکه شرایط و احکام خاصه بیع در آن جاری باشد.
ممکن است عقد صلح معوض باشد یا غیر معوض. با وجود معوض بودن عقد صلح، مبالغی را که متصالح به مصالح میپردازد را «وجه المصالحه» میگویند.
رهن
«به عقدی میگویند که بر اساس آن، مدیون مالی را به منظور وثیقه به طلبکار خود میدهد و در اثر این وثیقه طلبکار بر مال مشخصی از اموال بدهکار حق عینی پیدا میکند.» رهن هم جزو عقدی معوض میباشد.
سخن آخر
همانطور که بیان شد، عقد و قراداد به اعتبار وجود یا عدم وجود عوض به عقود معوض و غیر معوض (عقود مجانی) تقسیمبندی میگردد. عقود معوض همچون بیع، اجاره، معاوضه و عقود غیر معوض، مانند صلح، هبه ، ودیعه، عاریه، وکالت که می توان در عقود مجانی نیز شرط پرداخت عوض را هم قید نمود. اما الزامی نیست که عوض نسبتی با معوض داشته باشد و اصطلاحا قابلیت عوض از شروط صحت یا اقتضاء ذات این معاملات نمیباشد. در عقود معوض نسبت میان عوضین و الزام وجود آن ضروری است.